مردم هرجا میخوان برن میشینن لیست می‌نویسن چیزایی که لازم دارن رو یادشون نره 

من اول از همه برانچ و موهبتو گذاشتم تو کیفم، بعد پاشدم دوتا کتابای ژول ورنمو برداشتم گذاشتم تو کیفم 

بعدشم نشستم مستر سان‌شاینمو نگاه کردم.... 

عااا راستی وسط مستر سان‌شاین تصمیم گرفتم عروسم خرس کپلم که اندازه کف دسته هم ببرم [اسمش تولگیه]

کاش یکی میومد کیفمو میبست که با استرس کمتری بشینم مستر سان‌شاین ببینم!

+برانچ یه فیگور کوچولوی کنده درخته و اسمش یعنی شاخه [Branch]

موهبت هم یه دم کلیدی کوچولوعه که یه دختر دایناسوریه  

++آرت بوک Exploration رسیده دستم، هنوز ازش عکس نگرفتم ولی خیلی خوشگله، سارا خیلی هنرمندهㅠㅠ

+++دلم میخواد دیلی بزنم، یکم دو دلم ولی بازم خیلی روش دارم فکر میکنم [کاش یه چند بار همینجوری یه غلطی بکنم کمتر فکر کنم روش] 

تلگرام فضاش باحالتر از چیزیه که فکر میکردم، حداقل اون حس مدرسه آنلاین واتساپ رو نمیکنه تو حلقم......

نیاز داشتم بنویسم، حتی اگه امروز فردا پاکش کنم بازم حداقل یکمی ذهنم خلوت تر شده... اع راستی این قالب دتس اوکی رو خیلی دوستش دارم[اصلا هم گند نزدم به هدر قالب دارک اکادمیاییم]

++++++ فرم سال دیگه‌امون صورتیه! یه چیزی بالاتر از پنیک رو دارم تجربه میکنم!